14 11 2024 5017051 ID:
image
آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق:

جامعه‌ای که عالم راستین نداشته باشد، از رفاه و عقلانیت بی‌بهره خواهد بود / «علم حقیقی» از شناخت نفس آغاز شده و انسان را به معرفت الهی می رساند

پایگاه اطلاع‌رسانی اسراء: جلسه هفتگی درس اخلاق آیت‌الله العظمی جوادی آملی روز (چهارشنبه) در مسجد اعظم قم به‌صورت حضوری و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار شد.

پایگاه اطلاع‌رسانی اسراء: جلسه هفتگی درس اخلاق آیت‌الله العظمی جوادی آملی روز (چهارشنبه) در مسجد اعظم قم به‌صورت حضوری و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار شد.

 در این جلسه، آیت‌الله العظمی جوادی آملی به ادامه شرح حکمت ۱۴۷ نهج‌البلاغه پرداختند.

  آیت الله العظمی جوادی آملی در ادامه شرح نهج البلاغه بیان داشتند: مولا امیرالمومنین در این حکمت می فرماید: «النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِیلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ» عالمى ربّانى، آموزنده اى كه در راه راست گام برمى دارد و كسانى كه با وزش هر باد به چپ و راست میل مى كنند و سپس می فرماید که این گروه سوم خود به چهار گروه تفسیم می شوند، اصرار وجود مبارک حضرت امیر علیه السلام این است که هم علم را معرفی کنند که علم حقیقی چیست؟ و هم عالم تربیت کنند و یک حوزه علمیه قوی و غنی داشته باشند.

ایشان بیان داشتند: اگر علم اساسی روشن شد که حقیقت علم چیست؟ و اگر علمای راستین داشتیم آن وقت دین کاملاً پیروز است، جامعه در رفاه اند، جامعه در عقلانیت اند. نه جنگ جهانی اول و دوم بود و نه جریان غزه و امثال غزه و نه صهیونیست ها اینجور به خودش اجازه می دادند که درّندگی و نسل کشی کنند.


آیت‌الله العظمی جوادی آملی ادامه دادند: امام علی علیه السلام در این حکمت با  بیان ویژگی‌های عالمان حقیقی، برتری علم را نسبت به مال یادآور می‌شوند که دارایی و مال، انسان را تنها در زمان حیات محدود شاید زنده نگه ‌دارد، اما علم، حتی پس از مرگ نیز صاحب علم را زنده نگه می‌دارد، و عالم با عمل بعد از مردن هم زنده است، کسی که به دنبال مال منهای علم و دین حرکت کرد، این یک جنازه عمودی است که مرده متحرک است. بعد از مدتی مرده افقی می شود.


معظم له بیان داشتند: اصرار انبیاء(علیهم السلام) به علم در درجه اول به نوآوریشان این است که یک چیز تازه ای آوردند. آنکه بشر داشت و الآن هم دارد همین علوم حصولی است درس و بحث و تجربه و امثال ذلک است که انسان از راه حواس یک سلسله اموری را تجربه می کند و عالم می شود. یا از راه سمع تاریخ می شنود و عالم می شود. آن علمی که انبیاء آوردند علم شهودی است. اصرار اینکه «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»،  اگر بخواهی خداشناس باشی، اگر بخواهی پیغمبرشناس باشی، اگر بخواهی معادشناس باشی، خودت را بشناس! در گوهره انسان یک حقیقتی است که این حقیقت نه آسمانی است، نه زمینی!

ایشان سپس با اشاره به حدیث «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»، بیان داشتند: علم، مخصوص علم حصولی نیست؛ اساس علم، علم حضوری است، و علم حضوری از نفس و معرفت نفس شروع می شود، انسان که خودش را با مفهوم نمی شناسد، خودش را که می یابد با علم حضوری می یابد. آنچه را که خودش را می یابد حقیقت است وجود خارجی است نه صورت ذهنی، ولذا علم حقیقی، علمی است که از شناخت نفس آغاز می‌شود و انسان را به معرفت الهی می‌رساند.

آیت الله العظمی جوادی آملی بیان داشتند: در مقابل این حدیث معرف «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»، این آیه قرآن است که ﴿لاَ تَكُونُوا كَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ﴾، وقتی این آیه را خوب باز می کنید یعنی اگر کسی خدا را نشناخت خودش را نمی شناسد خدا این انتقام را گرفته کسی که به فکر خداشناسی نیست خدا او را به این عذاب گرفتار می کند او را از یاد خود او فراموش می دهد، یعنی اگر کسی خدا را نشناخت کیفری که می بیند عذابی که می بیند این است که خودش را فراموش می کند.


دیدگاه شما درباره این مطلب
1 Comment